عضو شوید



:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



سلام . ضمن تشكر و خوش آمد ، اميدوارم مديون وقتتان نباشم ! منت گذاشتيد اگه منو از نظراتتون بي بهره نذارين . سپاسگذارم . 09151303101 - 09369298916

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان کشکول ( رنگارنگ ) و آدرس smnoori.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.







نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 1
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 2
بازدید ماه : 27
بازدید کل : 86140
تعداد مطالب : 32
تعداد نظرات : 59
تعداد آنلاین : 1



فونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا ساز

فونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا ساز
Google

در اين وبلاگ
در كل اينترنت


.

ابزار وبلاگنویسان
ابزار وبلاگنویسان


Top Blog
مسابقه وبلاگ برتر ماه

خطاطي نستعليق آنلاين Online User

آمار مطالب

:: کل مطالب : 32
:: کل نظرات : 59

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 1
:: تعداد اعضا : 3

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 1
:: باردید دیروز : 0
:: بازدید هفته : 2
:: بازدید ماه : 27
:: بازدید سال : 1400
:: بازدید کلی : 86140

RSS

Powered By
loxblog.Com

سرگرمی - اطلاعات عمومی - یافته های جدید

دل آرام گیرد زنام خدای
شنبه 19 آذر 1398 ساعت 22:12 | بازدید : 951 | نوشته ‌شده به دست سید محسن نوری | ( نظرات )

 


|
امتیاز مطلب : 109
|
تعداد امتیازدهندگان : 26
|
مجموع امتیاز : 26
قسمتی از مناجات پير هرات :
چهار شنبه 16 آذر 1398 ساعت 18:46 | بازدید : 999 | نوشته ‌شده به دست سید محسن نوری | ( نظرات )


بر سه چیز اعتماد مکن، بر دل و بر وقت و بر عمر؛ که دل رنگ گیر است و وقت تغیر پذیرست و عمر همه تقصیر.

دی رفت و باز نیاید، فردا اعتماد را نشاید، امروز را غنمیمت دان که دیر نیاید، که بسی برنیاید که از ما کسی را یاد نیاید.

اگر داری طرب کن، و اگر نداری طلب کن، یار باش بار مباش، گل باش خار مباش

الهی یکتای بی همتایی،  

 


|
امتیاز مطلب : 118
|
تعداد امتیازدهندگان : 25
|
مجموع امتیاز : 25
:: ادامه مطلب ...
کانال سرگرمی خودم با همین نام ( kashkool 40@ ) رنگارنگ
جمعه 25 تير 1395 ساعت 8:16 | بازدید : 597 | نوشته ‌شده به دست سید محسن نوری | ( نظرات )

 کانال سرگرمی خودم با همین نام ( kashkool 40@ ) رنگارنگ : 

https://telegram.me/joinchat/A4DVJj7b81eGv1nv1DGqrg

 با سلام وآرزوی بهترین ها برای شما عزیز 

فقط کافیست در قسمت جستجوی تلگرام  kashkool40@ را تایپ بفرمایید . 

با تشکر . شب و روزتان به خیر و نیکی و در پناه خداوند منان .

09369298916 - سید محسن نوری


|
امتیاز مطلب : 45
|
تعداد امتیازدهندگان : 9
|
مجموع امتیاز : 9
چگونه ویروس مخفی کننده پوشه ها در فلش را از بین ببریم؟
دو شنبه 14 تير 1395 ساعت 13:49 | بازدید : 898 | نوشته ‌شده به دست سید محسن نوری | ( نظرات )

 

- چگونه ویروس مخفی کننده پوشه ها در فلش را از بین ببریم؟

مشکل مخفی شدن فایل‌ها و پوشه‌ها در فلش مموری یکی از رایج‌ترین مشکلات کسانی است که فایل‌هاشان را با فلش این طرف و آن طرف می‌برند و فلش‌شان را به کامپیوترها و لپ‌تاپ‌های مختلف وصل می‌کنند. این مشکل را ویروس خاصی به وجود می‌ آورد و اگر کامپیوترتان این ویروس را بگیرد و آنتی‌ویروس‌تان به‌روز نباشد، ویروس‌تان به سرعت و از طریق هر فلشی که به کامپیوتر وصل می‌کنید، تکثیر می‌شود! این ویروس فایل‌ها و پوشه‌ها را مخفی می‌کند و حتی اگر آنتی‌ویروس‌تان را به روز کنید و اصل ویروس را از بین ببرید، همچنان فایل‌ها و پوشه‌ها مخفی می‌مانند. حالا می‌خواهیم ببینیم چطور می‌شود فایل‌ها و پوشه‌هایی را که این ویروس مخفی کرده، دوباره به حالت عادی برگرداند.

 

- حذف ویروس مخفی کننده پوشه‌ها و فایل‌ها:

 

اگر روزی فلش‌تان را باز کردید و دیدید داخل آن چیزی نیست، وحشت نکنید. احتمالا ویروس گرفته‌اید و ویروسی که این کار را می‌کند، خوشبختانه فایل‌ها را پاک نمی‌کند و فقط آن‌ها را مخفی می‌کند. برای اطمینان از این‌که فایل‌ها پاک نشده‌اند، می‌توانید فضای اشغال‌شده‌ روی فلش را بررسی کنید. اگر فلش‌تان همچنان پُر بود، فایل‌های ارزش‌مندتان همچنان روی فلش قرار دارد. پس بیایید ببینیم چگونه می‌توانیم فایل‌ها را به حالت اول برگردانیم.

 

گام اول: قبل از هر چیز آنتی ‌ویروس‌ تان را به ‌روز و کامپیوترتان را اسکن کنید.

 

گام دوم: کلید ویندوز را نگه دارید و دکمه‌ی r را فشار بدهید تا پنجره‌ی Run در گوشه‌ی پایین و سمت چپ صفحه باز شود. در پنجره‌ی Run فرمان cmd را تایپ کنید و سپس کلید اینتر را فشار دهید تا پنجره‌ی Command Prompt باز شود.

 

گام سوم: My Computer را باز کنید و نام درایو مورد نظرتان را ببینید. مثلاً اگر درایو فلش‌تان در مای کامپیوتر F است، در پنجره‌ی فرمان ویندوز تایپ کنید F: و کلید اینتر را فشار بدهید تا پنجره‌ی فرمان وارد درایو F (یا هر چیز دیگری که مربوط به فلش‌تان است) شود.

 

گام چهارم: دستور زیر را وارد کنید و کلید اینتر را فشار بدهید:

attrib -r -a -s -h *.* / s / d

 

این دستور تمام بلاهایی را که ویروس سر فایل‌ها و پوشه‌هاتان آورده، از بین می‌برد. در واقع این ویروس ویژگی‌های فایل‌ها و فولدرها را طوری دست‌کاری می‌کند که نتوانید آن‌ها را ببینید. این فرمان ویژگی‌های فایل‌ها و فولدرها را به حالت اول برمی‌گرداند.

 

          

 


|
امتیاز مطلب : 45
|
تعداد امتیازدهندگان : 9
|
مجموع امتیاز : 9
حجاب و پوشش :
پنج شنبه 9 بهمن 1393 ساعت 8:1 | بازدید : 772 | نوشته ‌شده به دست سید محسن نوری | ( نظرات )

 


|
امتیاز مطلب : 50
|
تعداد امتیازدهندگان : 10
|
مجموع امتیاز : 10
دانلود نهج البلاغه برای اندروید
پنج شنبه 2 بهمن 1393 ساعت 8:3 | بازدید : 712 | نوشته ‌شده به دست سید محسن نوری | ( نظرات )

 سخنان لبریز از حقیقت در باره نهج البلاغه 

جُرج جُرداق، نویسنده و ادیب معروف مسیحی و صاحب کتاب ارزشمند امام علی علیه السلام و صدای عدالت انسانی در مورد نهج البلاغه چنین می نویسد: آیا درتاریخ مشرق زمین، هیچ به سراغ نهج البلاغه رفته اید؟... نهج البلاغه ای که از فکر و خیال و عاطفه، آیاتی به دست می دهد که تا انسان هست و تا خیال و عاطفه و اندیشه انسانی وجود دارد، با ذوق بدیع ادبی هنر او پیوند ناگسستنی خواهد داشت.

 روی لینک پایین کلیک نموده ،فایل دانلود شده را روی گوشی بریزید .  

s5.picofile.com/d/0961a028-cdf1-4823-b8df-3efbccf74409/Nahjolbalaghe_v1_0_p30download_com.apk

 

|
امتیاز مطلب : 50
|
تعداد امتیازدهندگان : 10
|
مجموع امتیاز : 10
بنازم به این غیرت !...
چهار شنبه 10 دی 1393 ساعت 7:44 | بازدید : 766 | نوشته ‌شده به دست سید محسن نوری | ( نظرات )

 


|
امتیاز مطلب : 53
|
تعداد امتیازدهندگان : 11
|
مجموع امتیاز : 11
بنازم به این غیرت !..
یک شنبه 7 دی 1393 ساعت 15:5 | بازدید : 693 | نوشته ‌شده به دست سید محسن نوری | ( نظرات )

 


|
امتیاز مطلب : 50
|
تعداد امتیازدهندگان : 10
|
مجموع امتیاز : 10
از حقیقت تا واقعیت ...
پنج شنبه 27 آذر 1393 ساعت 7:50 | بازدید : 722 | نوشته ‌شده به دست سید محسن نوری | ( نظرات )

 


|
امتیاز مطلب : 50
|
تعداد امتیازدهندگان : 10
|
مجموع امتیاز : 10
خنده !
یک شنبه 16 آذر 1393 ساعت 7:25 | بازدید : 849 | نوشته ‌شده به دست سید محسن نوری | ( نظرات )

 

بدرقه شوهر در فرهنگ ملل

آمریکایی: عزیزم امیدوارم روز موفقى داشته باشى.

انگلیسى: عزیزم براى نوشیدن چایی عصر بیصبرانه منتظرتم.

فرانسوى: عزیزم تمام روز بفکرتم تا برگردى.

إیرانی: دارى میرى این اشغالها رو بزار دم در

آشغالا یادت نره

آشغالا

--------------------------------

امروز یه پیکان دیدم داغونه داغونا مال سال ۴۸بود اصن یه وضی!!!!

پشتش نوشته بود "هرچی دارم از دعای مادرمه!!! " :|

یکی نیس بهش بگه خو بدبخت تو عاق والدین شدی کدوم دعا

---------------------------------

قبلا به گربه پخ میکردیم 3 متر رو هوا بودن،

حالا از کنارمون ردمیشن نگاه معنادارچند ثانیه ای هم میکنن،

همین مونده به نشانه افسوس سرم تکون بدن!

 

 


|
امتیاز مطلب : 50
|
تعداد امتیازدهندگان : 10
|
مجموع امتیاز : 10
طنز و خنده دار
پنج شنبه 29 آبان 1393 ساعت 8:0 | بازدید : 847 | نوشته ‌شده به دست سید محسن نوری | ( نظرات )

 

 

 

 دیشب ماشین یکی خراب شده بود

 

در یک حرکت خیرخواهانه با دوستام رفتیم هلش بدیم

روشنش که نکرد هیچ ، تازه چرخ ماشینم انداخت تو جوب ، بعدش پیاده شده

 

طلبکارانه میگه شما کج هل دادید …

 

-----------------------------

یکی از اقوام مسن بعضی وقتا که میاد

خونه ما  شبا چراغ دستشویی رو روشن میذاریم

تا شبا راه رفتن به دستشویی رو گم نکنه

۱بار نصف شب بود من خوابم نبرده بود دیدم بنده خدا

بیدارشد رفت طرف دستشویی

چراغ دستشویی رو خاموش کرد رفت تو!!!

بعد از اینکه در اومد چراغو روشن کرد

بعد رفت خوابید  

تا صبح ۱۰ بار رفتم دستشویی از بس خندیدم

 

--------------------

تو داروخونه بودم یکی اومد درجه تب میخواست

فروشنده  گفت دیجیتالیشو دارم که در صورت تب بالا زنگ میزنه

. 

به ریشای ابوبکر البغدادی قسم  

 

برگشته میگه به گوشیم زنگ میزنه

  یا به تلفن خونمون…!؟

 


|
امتیاز مطلب : 50
|
تعداد امتیازدهندگان : 10
|
مجموع امتیاز : 10
زن شکاک به شوهرش !
جمعه 13 تير 1393 ساعت 13:53 | بازدید : 931 | نوشته ‌شده به دست سید محسن نوری | ( نظرات )

ناگهان بجای یک جفت پا دو جفت پا داخل رختخواب دید

بلافاصله رفت و چوب گلف شوهرش رو برداشت و تا جایی که میخوردند ان دو را با چوب گلف زد و خونین و مالی کرد.

بعد با حرص بطرف اشپزخانه رفت تا ابی بخورد

با کمال تعجب شوهرش را دید که در اشپزخانه نشسته است.

شوهرش گفت سلام عزیزم!

پدر و مادرت سر شب از شهرشون به دیدن ما اومده بودند چون خسته بودند بهشان اجازه دادم تو رختخواب ما استراحت کنند

راستی بهشون سلام کردی؟

ما خیلی وقتها خیلی زود قضاوت می کنیم و وقتی متوجه میشیم که خیلی دیر شده باشه … چه خوبه که کمی صبور باشیم و درمورد افراد زود قضاوت نکنیم…


|
امتیاز مطلب : 45
|
تعداد امتیازدهندگان : 9
|
مجموع امتیاز : 9
خدایا برای همه چیز شکر !!!
چهار شنبه 10 مهر 1392 ساعت 12:44 | بازدید : 944 | نوشته ‌شده به دست سید محسن نوری | ( نظرات )

 


|
امتیاز مطلب : 43
|
تعداد امتیازدهندگان : 10
|
مجموع امتیاز : 10
کمی بخندیم ...
جمعه 4 اسفند 1391 ساعت 14:52 | بازدید : 914 | نوشته ‌شده به دست سید محسن نوری | ( نظرات )

 

رفته بودم آمپول بزنم، یه دختره اومد آمپولمو بزنه،معلوم بود تازه کاره!

همینجوری که سرنگ روگرفته بود،لرزون لرزون اومد سمتم وگفت:

“بسم الله الرحمن الرحیم”از ترس گفتم:“اشهدان لااله الاالله”

انقدرخندیدکه نتونست آمپول بزنه.خداروشکریکی دیگه اومدزد .

--------------------

 

قاضي به غضنفر :
چرا 8 نفر رو با ماشين زير گرفتي كشتي ؟
غضنفر : والله اقاي قاضي تو سرازيري با 150 تا سرعت داشتم ميرفتم يهو ديدم روبروم بن بسته ، سمت .چپ 1 نفر وايساده بود ، سمت راست 7 نفر ،
گفتم جهنم .ماشين رو بگيرم سمت چپ باز يه نفرو زير بگيرم بهتر از 7 نفره ،
اقا من ماشينو گرفتم سمت اون يه نفر ،
اونم فرار كرد. به سمت 7 نفر، منم دنبالش

----------------------

بابام سوزن رو گذاشته رو دسته مبل افتاده گم شده همه بسيج شديم دنبالش مي گرديم.
اومده صحنه رو بازسازي ميکنه يه سوزن ديگه ميزاره ميندازه ببينه کجا مي افته
هيچي ديگه الان همه داريم دنبال دو تا سوزن مي گرديم .

  ----------------------

رفتم دنبالِ خواهرم از دانشگاه بيارمش
برگشتنه گشت بهمون گير داده ، ميگه خانوم کى باشن؟
منم با حالت عصبانى ميگم خواهرمه! مشکلى هست؟
بعد يهو خواهرم ميگه :
جناب سروان دروغ ميگه !!!
دوست دخترشم ؟؟؟؟
ميگم دروغ ميگه به خدا جناب سروان ؟
يارو هم مدارک ماشينُ گرفت گفت بيا کلانترى معلوم ميشه!!
به خواهرم ميگم مرض دارى مگه!!!!
ميگه بريم کلانترى بعد بابا اينا بيان دنبالمون مامورِ ضايع بشه يه ذره بخنديم؟؟؟
فک و فاميه داريم ؟!
-----------------------
مکالمه اي بين من و مادرم:
-مامان
- جونم
- داشتم ماست مي خوردم
- نوش جونت پسرم
- ريخت رو فرش
- کوفتو بخوري نکبت؛ خاک تو سرت….

-----------------------
کبوتر با کبوتر باز باران با ترانه ميخورد بر بامش بيش برفش بيشتر آمدي جانم به قربانت ولي حالا چرا عاقل کند کاري که باز آيد به کنعان غم مخور خربزه با پوست موزو ميندازي زمين هوا ميره نميدوني تا کجا ميره !!

-----------------------
یه سوال دارم

چرا وقتی شلوار سفید میپوشی ، خاکی که میشه رنگش سیاهه !؟

 ولی وقتی شلوار مشکی میپوشی ، خاکی که میشه رنگش سفیده

-----------------------
دو تا توصیه مهم برای زندگی سالم

۱- همیشه حقیقت رو هرچقدر هم که تلخ و خطرناکه با قدرت بگید

 ۲- بلافاصله پس از گفتن فرار کنین !

-----------------------
یه مرغ دارم پنج کیلو ، روزی ۲ تا تخم میذاره

(معاوضه با زمین یا ویلا ! ) 


|
امتیاز مطلب : 43
|
تعداد امتیازدهندگان : 10
|
مجموع امتیاز : 10
بادام تعارفی
پنج شنبه 26 بهمن 1391 ساعت 8:40 | بازدید : 1166 | نوشته ‌شده به دست سید محسن نوری | ( نظرات )

تعدادى پيرزن با اتوبوس عازم تورى تفريحى بودند.
پس از مدتى يکى از پيرزنان به پشت راننده زد و يک مشت بادام به او تعارف کرد راننده تشکر کرد و بادام‌ها را گرفت و خورد.
در حدود ٤٥ دقيقه بعد دوباره پيرزن با يک مشت بادام نزد راننده آمد و بادام‌ها را به او تعارف کرد راننده باز هم تشکر کرد و بادام‌ها را گرفت و خورد.
اين کار دوبار ديگر هم تکرار شد تا آن که بار پنجم که پيرزن باز با يک مشت بادام سراغ راننده آمد، راننده از او پرسيد چرا خودتان بادام‌ها را نمى‌خوريد؟
پيرزن گفت چون ما دندان نداريم.
راننده که خيلى کنجکاو شده بود پرسيد پس چرا آن‌ها را خريده‌ايد؟

پيرزن گفت ما شکلات دور بادام‌ها را خيلى دوست داريم! 


|
امتیاز مطلب : 44
|
تعداد امتیازدهندگان : 10
|
مجموع امتیاز : 10
عبرت
جمعه 19 آبان 1391 ساعت 15:2 | بازدید : 1002 | نوشته ‌شده به دست سید محسن نوری | ( نظرات )

به کوچه ای وارد میشدم پیرمردی از آن خارج میشد

گفت:نرو بن بست است.گوش نکردم ورفتم بن بست بود.

برگشتم به ابتدای کوچه که رسیدم. دیدم همانند پیرمرد.پیرشده ام .

 


|
امتیاز مطلب : 49
|
تعداد امتیازدهندگان : 11
|
مجموع امتیاز : 11
نماز
جمعه 24 شهريور 1391 ساعت 13:38 | بازدید : 1087 | نوشته ‌شده به دست سید محسن نوری | ( نظرات )

 

مسجد و کفش

 

  ترجیح می دهم در خیابان باشم و به خدا فکر کنم
تا اینکه در مسجد باشم و به کفش هایم فکر کنم .

 

( دکتر علی شریعتی )

 

 

مجنون و نمازگزار

 

 

روزی مجنون از سجاده شخصی عبور کرد . مرد نماز را شکست و گفت : مردک ،

 در حال راز و نیاز با خدا بودم تو چگونه این رشته را بریدی؟

مجنون لبخندی زد و گفت: عاشق بنده ای هستم و تو را ندیدم و تو عاشق خدایی و مرا دیدی !!!

 

  


|
امتیاز مطلب : 46
|
تعداد امتیازدهندگان : 11
|
مجموع امتیاز : 11
زنگ بعد ...
دو شنبه 7 فروردين 1391 ساعت 21:24 | بازدید : 936 | نوشته ‌شده به دست سید محسن نوری | ( نظرات )

 يادمان باشد زنگ تفريح دنيا هميشگي نيست ، زنگ بعد حساب داريم ... 

 


|
امتیاز مطلب : 80
|
تعداد امتیازدهندگان : 18
|
مجموع امتیاز : 18
مادر غزل زیبای محبت و ایثار
شنبه 6 اسفند 1390 ساعت 21:4 | بازدید : 1044 | نوشته ‌شده به دست سید محسن نوری | ( نظرات )

آدما تا وقتي کوچيکن دوست دارن براي مادرشون هديه بخرن اما پول ندارن.

وقتي بزرگتر ميشن ، پول دارن اما وقت ندارن.

وقتي هم که پير ميشن ، پول دارن وقت هم دارن اما . . . مادر ندارن!...

برای سلامتي همه مادراي دنيا صلوات.

 


|
امتیاز مطلب : 67
|
تعداد امتیازدهندگان : 14
|
مجموع امتیاز : 14
لبخند
شنبه 29 بهمن 1390 ساعت 6:38 | بازدید : 984 | نوشته ‌شده به دست سید محسن نوری | ( نظرات )


 

 

- به یکی میگن یه موجود نام ببر ، میگه يخ ... ، میگن آخه یخ که موجود محسوب نمیشه ، میگه چرا من خودم صد بار دیدم نوشتند یخ موجود است .

- از یه کچل می پرسن اسم شامپوت چیه؟ می گه من شامپو لازم ندارم از شیشه پاک کن استفاده می کنم!

- غضنفر مي‌ميره مي‌ره اون دنيا، ازش مي‌پرسن چي شد مُردي؟ ميگه داشتم شير مي‌خوردم ! ميگن: شيرش فاسد بود؟ ميگه نه بابا، گاوه يهو نشست .

- یه روزی از طرف دامپروری میرن گاوداریه یه بابایی. میگن شمابه گاواتون چی میدی میخورن. میگه پوست هندونه، طالبی و ... دویست هزار تومن جریمش میكنن. چند ماه دیگه دوباره میان می پرسن چی میدی میخورن یارو می ترسه میگه: چلوكباب، چلومرغ، و ... اینبار دویست و پنجاه هزار تومن جریمش میكنن. میرن چند وقت دیگه میان میگن چی میدی میخورن؟ میگه والا نمیدونم پولشو میدم خودشون میرن میخرن می خورن!

- يارو لنگ بوده با کشتي ميره سفر...وقتي برميگرده رفيقش ميگه خب سفر خوش گذشت؟؟ ميگه نه بابا همش استرس داشتم هي مي گفتن لنگرو بندازين تو آب.

 

يه پيرمرده و يه پيرزنه و يه پسره و يه دختره تو يه كوپه قطار با هم بودن،‌ قطار ميره تو تونل و همه جا تاريك ميشه،‌ يهو يه صداي ماچ و بعد هم يه صداي كشيده مياد! قطار از تونل مياد بيرون همه نشسته بودن سر جاشون. پيرزنه با خودش ميگه: عجب دختر متين و باحياييه! با اينكه جوونه و دلش ميخواد ولي به كسي راه نميده، تا يارو بوسيدش ،  گذاشت زير گوشش! دختره با خودش ميگه: عجب پيرزنه نجيبيه! با اينكه سنش بالاست و كسي تحويلش نميگيره، بازم  نميذاره كسي ازش سوء استفاده كنه. پيرمرده هم با خودش ميگه:‌ بابا عجب بدبختيه‌ها! يكي ديگه حالش رو ميكنه ما كشيده رو مي‌خوريم! پسره هم با خودش ميگه: چه حالي ميده آدم كف دستش رو ببوسه محكم بزنه تو گوش بغلي!

سه تا رفيق رفته بودن ايستگاه راه‌آهن، تا ميرسن تو يهو قطار حركت ميكنه، اينها هم ميگذارن دنبال قطار حالا ندو كي بدو! خلاصه بعد از هزار بدبختي، يكيشون ميرسه به قطار و ميپره بالا و دستشو دراز ميكنه دومي رو هم سوار ميكنه، ولي سومي بندة خدا هرچي ميدوه نميرسه. خلاصه خسته و كوفته برميگرده تو ايستگاه، يك بابايي بهش ميگه: آقاجان چرا اينقدر خودتونو خسته كرديد؟ قطار بعدي نيم ساعت ديگه حركت ميكنه، واميستاديد با اون ميرفتيد. پسره نفس زنان ميگه: منم نميدونم! والله من فقط قرار بود برم، اون دوتا رفيقام اومده بودن بدرقم

غضنفر و گرگاااااا!!!

غضنفر واسه رفيقش تعريف ميکرد که حميــــد !!
چيه؟
گفت: رفته بودم جنگل , چه طبيعت بکري !! ايقد جات خالي بوود ايقد جات خالي بود!! واساده بودم محو اين طبيعت شده بودم ! اينقد قشنگ بود آواز پرندگان ! کاش مو اين دوربينمو برده بودم با خودم برات فيلم برداري ميکردم ! همينطور که مو محو اين طبيعت بودم گرگا حمله کردن !!
حميد : خو چي شد؟!!!!!!
گفت : خو هيچي ما بدو گرگا بدو ! مو بدو گرگا بدو !! ب...عد ر...سيديم به يه دشت ! دشت پر از گل شقايق ! ايقد قشنگ بود , تا چشم کار ميکرد فقط گل سرخ ! اصلا يه فضاي رمانتيکي شده بود !
حميد : پَ گرگا چي شدن ؟!
گفت : ها وولک گرگا دنبالم ! مو بدو گرگا بدو !! رسيديم به يه کوه ! پسر از قدرت خدا آب از دل کوه در ميومد ميخورد زمين پووووودر مي شد !! نور خورشيدم افتاده بود داخلش يه رنگين کمون خشکلي درست شده بود جات خالي کاش مو اين دوربينمو با خودم برده بودم واست فيلم ميگرفتم !
حميد : گرگا چي شدن وولک؟!!
گفت: هااا خو گرگا دنبالمون مو بدو گرگا بدو مو بدو گرگا بدوو ! رسيديم به يه دريا ! پسر دريا نگو استخر ! يه موج داخل اين دريا نبود ! ايقد قشنگ بووود !!
حميد :خو گرگااا چي شدن؟!
گفت : خو زهر مار !!! گرگا ول کردن تو ول نميکني!!!!! 

 

 


|
امتیاز مطلب : 122
|
تعداد امتیازدهندگان : 26
|
مجموع امتیاز : 26
تصاویر متحرک
پنج شنبه 27 بهمن 1390 ساعت 5:51 | بازدید : 895 | نوشته ‌شده به دست سید محسن نوری | ( نظرات )

چاه مکن بهر کسی - اول خودت ...

 

 

 


-------------------------

جو گیر شدن یعنی این :

-------------------------

 

این بازیکنان را بشمارید ! حالا 12 نفر هستند یا 13 نفر؟ اگر توانستید برای سوال فوق جواب پیدا کنید بی شک شما جزو باهوشترین افراد دنیا هستید!


 


|
امتیاز مطلب : 107
|
تعداد امتیازدهندگان : 26
|
مجموع امتیاز : 26
داستانی حقیقی
یک شنبه 9 بهمن 1390 ساعت 14:55 | بازدید : 1001 | نوشته ‌شده به دست سید محسن نوری | ( نظرات )

 

این داستانی حقیقی است که اتفاق افتاده :

 مردی از خانه بیرون آمد تا نگاهی به وانت نوی خود بیندازد و کیف کند. ناگهان با چشمانی حیرت زده پسر سه ساله خود را دید که شاد و شنگول با ضربات یک چکش رنگ براق ماشین را نابود می کند. مرد به طرف پسرش دوید، او را از ماشین دور کرد و با چکش دست های پسر بچه را برای تنبیه او خرد و خمیر کرد. وقتی خشم پدر فرو نشست با عجله 


|
امتیاز مطلب : 100
|
تعداد امتیازدهندگان : 21
|
مجموع امتیاز : 21
:: ادامه مطلب ...
بیایید جواب تصدیق دعاهایمان را بفرستیم
یک شنبه 4 دی 1390 ساعت 18:25 | بازدید : 995 | نوشته ‌شده به دست سید محسن نوری | ( نظرات )

 

بیایید جواب تصدیق دعاهایمان را بفرستیم

 

 مردی خواب عجیبی دید . او در عالم رویا دید که نزد فرشتگان رفته و به کار های آنها نگاه می کند . هنگام ورود ٬  دسته ی بزرگی از فرشتگان را دید که سخت مشغول کارند و تند تند نامه هایی را که توسط پیک ها از زمین می رسند باز می کنند و آنها را داخل جعبه هایی می گذارند .

  مرد از فرشته ای پرسید : شما چه کاری می کنید ؟ فرشته در حالیکه داشت نامه ای را باز می کرد  ٬  جواب داد : 

 

 


|
امتیاز مطلب : 88
|
تعداد امتیازدهندگان : 19
|
مجموع امتیاز : 19
:: ادامه مطلب ...
خنده
دو شنبه 28 آذر 1390 ساعت 8:20 | بازدید : 993 | نوشته ‌شده به دست سید محسن نوری | ( نظرات )

 

 

به يه سياه پوست ميگن: شامپو بدنت چيه؟

طرف ميگه: مشكين تاژ

 

به يارو مي گن با جيش جمله بساز

ميگه جواد با آبجيش رفت سينما

مي گن منظورمون شاش بود

ميگه خب با داداشاش رفت سینما

 

يارو يه تيکه يخ رو گرفته بود بالا متفکرانه

بهش نگاه مي کرد بهش ميگن چي شده؟

ميگه ازش آب ميچکه ولي معلوم نيست

کجاش سوراخه!

 

يارو رفت آموزش رانندگي ؛ رفيقش پرسيد:

چطور بود؟ يارو گفت:خوب بود ولي مربيه

خيلي مذهبي بود هر طرف من مي پيچيدم

مي گفت:يا امام رضا يا ابولفضل 

 


|
امتیاز مطلب : 81
|
تعداد امتیازدهندگان : 18
|
مجموع امتیاز : 18
2 داستان :
جمعه 25 آذر 1390 ساعت 20:49 | بازدید : 972 | نوشته ‌شده به دست سید محسن نوری | ( نظرات )

 

 


مشعل

 مردی در عالم رویا فرشته ای را دید که در یک دستش مشعل و در دست دیگرش سطل آبی گرفته بود و در جاده ای روشن و تاریک راه می رفت .

 مرد جلو رفت و از فرشته پرسید: «این مشعل و سطل آب را کجا می بری؟

 فرشتـه جواب داد: «می خواهم با این مشعـل بهشت را آتش بـزنم و با این سطل آب، آتش های جهنم را خاموش کنم. آن وقت ببینم چه کسی واقعاً خدا را دوست دارد .

 

 

نشانه

راهبی کنار جاده نشسته بود و با چشمان بسته در حال تفکر بود. ناگهان تمرکزش با صدای گوش خراش یک جنگجوی سامورایی به هم خورد: «پیرمرد، بهشت و جهنم را به من نشان بده .

 راهب به سامورایی نگاهی کرد و لبخندی زد. سامورایی از این که می دید راهب بی توجه به تهدید ،

فقط به او لبخند می زند، برآشفته شد، شمشیرش را بالا برد تا گردن راهب را بزند!

 راهب به آرامی گفت: «خشم تو نشانه ای از جهنم است

 سامورایی با این حرف آرام شد، نگاهی به چهره راهب انداخت و به او لبخند زد.

 آنگاه راهب گفت: این هم نشانه بهشت .

 


|
امتیاز مطلب : 87
|
تعداد امتیازدهندگان : 19
|
مجموع امتیاز : 19
خطبه بدون ( الف ) حضرت علی علیه السلام :
دو شنبه 7 آذر 1390 ساعت 5:20 | بازدید : 886 | نوشته ‌شده به دست سید محسن نوری | ( نظرات )

 

 

 خطبه بدون ( الف ) حضرت علی علیه السلام :

بسم الله الرحمن الرحیم

کفعمی در مصباح، از هشام بن سایب کلبی و او از ابی صالح روایت می کند که: روزی جمعی از اصحاب پیغمبر(ص) بحث می نمودند 

در اطراف این موضوع که کدام حرف است در حروف که از همه بیشتر در کلام موجود است؟  

معلوم شد حرف الف از همه بیشتر است و هیچکس نمی نتواند کلامی بگوید که الف در آن نباشد.  

 حضرت امیرالمؤمنین (علیه السّلام) حضور داشتند. بدون تأمّل و فی البداهه خطبه ای فرمودند.

چنانکه عقلها حیران ماند و نام این خطبه را مونقه گذاشتند؛ یعنی در حسن و نیکویی و بلاغت، شگفت آور است. فرمودند:


|
امتیاز مطلب : 102
|
تعداد امتیازدهندگان : 22
|
مجموع امتیاز : 22
:: ادامه مطلب ...
فرق بين ايرانى ها و امريكايى ها
سه شنبه 1 آذر 1390 ساعت 19:1 | بازدید : 883 | نوشته ‌شده به دست سید محسن نوری | ( نظرات )


 

                                    "فرق بين ايرانى ها و امريكايى ها"

 اين داستان زیبا که نشان از کمال هوشمندی و ابتکار و خلاقیت و نبوغ هموطنان ایرانی بخصوص در مورد استفاده از وسایل حمل و نقل عمومی دارد، را با هم مى خوانيم: سه نفر آمریکایی و سه نفر ایرانی با همدیگر برای شرکت در یک کنفرانس می رفتند. در ایستگاه قطار سه آمریکایی هر کدام یک بلیط خریدند، اما در کمال تعجب دیدند که ایرانی ها سه نفرشان یک بلیط خریده اند. یکی از آمریکایی ها گفت: چطور است که شما سه نفری با یک بلیط مسافرت می کنید؟ یکی از ایرانی ها گفت: صبر کن تا نشانت بدهیم .همه سوار قطار شدند. آمریکایی ها روی صندلی های تعیین شده نشستند، اما ایرانی ها سه نفری رفتند توی یک توالت و در را روی خودشان قفل کردند. 

 

 


|
امتیاز مطلب : 84
|
تعداد امتیازدهندگان : 20
|
مجموع امتیاز : 20
:: ادامه مطلب ...
بیروت ـ لبنان ( عروس خاور میانه )
جمعه 20 آبان 1390 ساعت 8:20 | بازدید : 3464 | نوشته ‌شده به دست سید محسن نوری | ( نظرات )

 درباره بیروت :


 بيروت پايتخت كشور لبنان است. اين شهر با بيش از 2 ميليون نفر جمعيت ، در وسط خط ساحلي لبنان با درياي مديترانه واقع شده و يكي از بزرگترين و اصلي ترين بنادر اين كشور محسوب مي گردد بطوريكه اين شهر را روزگاري پاريس خاورميانه مي خواندند. 

ساحل بيروت يكي از زيباترين ساحل هاي درياي مديترانه است كه داراي سواحل صخرهاي ، شني و سواحل صخره اي ، شني در كنار يكديگر است.

ساحل مدیترانه (داخل لنج )

 

 اين شهر با جاذبه هاي توريستي و رستورانهاي متنوع خود بسياري از گردشگران را از سراسر دنيا بويژه از جهان عرب و دنياي غرب به سمت خود جذب نموده است بطوريكه روزنامه نيويورك تايمز در سال 2009 ، اين شهر را بعنوان 10 شهر برتر توريستي نام برده است.

جاذبه هاي توريستي بیروت :

از جاذبه هاي توريستس اين شهر ميتوان غار جعیتا را نام برد كه يكي از نقاط گردشگري بيروت و در ليست بازديد هر خارجي به محض ورودش به بيروت وجود دارد. اين غاردر 18 كيلومتري شمال اين شهر واقع شده است و در ميان كوه هاي سرسبز و چشم اندازي زيبا قرار گرفته است. غار جعیتا در دو طبقه با نام غار علیا و غار سفلی یا غار آبی است. برای رفتن به غار علیا باید سوار تله کابینی شد که از میان جنگلی زیبا میگذرد و عبور رودخانه ای از میان این جنگل تله کابین سواری را دل انگیز می کند.

 از مكانهاي ديگر اين شهر صخره های روشه است. این صخره ها از نمادهای کشور لبنان هستند و در غربی ترین نقطه بیروت جای دارند که به آنها صخره عشاق هم میگویند .

تعدادی از عشاق از بالای این صخره ها خودشان را به آب انداختند که مستقیما منجر به مرگشان شده.

 مكان ديگر منطقه گردشگری حریصا است. این منطقه در ارتفاعات بالای کوه ، روبروی دریای مدیترانه قرار دارد. شهرت این منطقه به خاطر وجود مدفن سیده لبنان یا همان بانوی مذهبی می باشد . یادبود بانوی لبنان بر سر مزارش ، مجمسمه ای بلند بالاست که از کیلومترها دورتر قابل رویت می باشد.

 در منطقه ی حریصا 4 تا 5 کلیسای دیگر نیز وجود دارد . لذت دیدن دریایی آرام و آبی از حریصا وصف نشدنی است .برای رسیدن به این منطقه تله کابینی تعبیه شده است که مسافران را از منطقه ای تقریبا کنار آب به بالای کوه می رساند که این خود نیز از زیبایی های بیروت است 


( عکسی هایی که در منطقه حریسا از داخل تله کابین گرفته ام ) 

 

 

 

 

 مسجد حضرت محمد (ص) و مزار نخست وزیر فقید لبنان ، رفیق حریری از دیگر مکان های دیدنی بیروت می باشد . این مسجد و مزار در منطقه غربی بیروت و نزدیک میدان ساعت قرار دارد . این مسجد توسط رفیق حریری ساخته شده و مزارش هم در آن قرار دارد . 

کلیسایی در کنار مجسمه سیده لبنان بر فراز کوه ( در منطقه حریسا ) 

 

 


|
امتیاز مطلب : 86
|
تعداد امتیازدهندگان : 20
|
مجموع امتیاز : 20
( الله اكبر ) ما خيلي كوچكيم ...
چهار شنبه 18 آبان 1390 ساعت 6:21 | بازدید : 1098 | نوشته ‌شده به دست سید محسن نوری | ( نظرات )

-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

 

----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

-------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

--------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

 

 

ما آدم ها با اين همه ادعا و غرور ( تازه اگر مالك تمام كره زمين باشيم )

   جايگاهمان دركجاي اين هستي لايتناهي مي با شد ؟

  ما يملك بشر در اين كره خاكي ( كه در كهكشان ها رقمي نيست ) ، چه قدر است ؟

  پس اين همه غرور چرا ؟؟؟...

 

 دانستنی هایی در باره ی منظومه شمسی :

  یک جمبوجت پس از تقریبا ۱۷ سال میتواند به خورشید برسد.

 در راه شیری تقریبا ۱۰۰۰ میلیارد ستاره وجود دارد یعنی برای هر فرد ساکن در کره زمین حدود ۲۰۰ ستاره!

  قطر خورشید تقریبا ۴/۱ میلیون کیلوکتر است(۱۳۹۰۰۰۰ کیلومتر) یعنی ۱۰۹ برابر قطر زمین!

  خورشید در هر ثانیه حدود ۴ میلیون تن وزن کم میکند!

 خورشید در اواخر عمرش بیش از صد برابر اندازه ی فعلی خود می شود و به صورت یک غول قرمز در می آید.

  خورشید وزنی معادل ۳۳۰ هزار بار سنگین تر از زمین دارد.

 دمای مرکز خورشید ۰۰۰/۰۰۰/۱۵درجه کلوین(۲۰٬۰۰۰٬۰۰۰ درجه سانتی گراد) است.

  اگر همه سیارات در هم فشرده شوند تنها یک شش صدم درون خورشید را اشغال میکنند!!

 

 


|
امتیاز مطلب : 98
|
تعداد امتیازدهندگان : 24
|
مجموع امتیاز : 24
كدامیك را سوار مي‌كنيد ؟
دو شنبه 16 آبان 1390 ساعت 7:39 | بازدید : 932 | نوشته ‌شده به دست سید محسن نوری | ( نظرات )

 

 كدامیك را سوار مي‌كنيد ؟

يك شركت بزرگ قصد استخدام تنها يك نفر را داشت. بدين منظور آزموني برگزار كرد كه تنها يك پرسش داشت. پرسش اين بود:

شما در يك شب طوفاني سرد در حال رانندگي از خياباني هستيد. از جلوي يك ايستگاه اتوبوس در حال عبور كردن هستيد. سه نفر داخل ايستگاه منتظر اتوبوس هستند. يك پيرزن كه در حال مرگ است. يك پزشك كه قبلاً جان شما را نجات داده است. يك خانم/آقا كه در روياهايتان خيال ازدواج با او را داريد. شما مي‌توانيد تنها يكي از اين سه نفر را براي سوار نمودن بر گزينيد. كداميك را انتخاب خواهيد كرد؟ دليل خود را بطور كامل شرح دهيد:

پيش از اينكه ادامه حكايت را بخوانيد شما نيز كمي فكر كنيد ...



|
امتیاز مطلب : 75
|
تعداد امتیازدهندگان : 16
|
مجموع امتیاز : 16
:: ادامه مطلب ...

صفحه قبل 1 2 صفحه بعد